قدس آنلاین- تو آمدی و خورشید شرم میکند مقابلت بتابد
که تو خود «شمس الشموسی»
تو آمدی و مهربانی آبرو گرفت، حضرت امام رئوف
و من حالا در جشن آمدنِ خورشید به این زمین، مهربانیت را امید بستهام...
حضرت سلطان...
نقلی داریم از امام صادق(ع) که در کوچهای قدم میزدند و دیدند که یکی از شیعیانشان رویش را برگردانده است. به او میگویند که چرا رویت را برگردانده ای؟ میگوید، من شراب خوردهام و نمیخواستم شما من را با این حال ببینید. امام صادق(ع) خطاب به آن شخص میفرمایند در هر حالی که هستید از ما روی برنگردانید.
گاهی ما فکر میکنیم آن قدر خراب کردهایم که دیگر درست نمیشود و بهتر است، دیگر مشهد نروم، کربلا نروم. اما یاد این فراز از زیارت جامعه میافتم که خطاب به حضرات معصومین(ع) میگوییم؛ أصلَحَ ما کان فَسَدَ مِن دُنیانا، اساساً اهل بیت(ع) کارهایی را که ما خراب میکنیم، اصلاح میکنند. تاکنون برای خودم پیش نیامده که به خاطر گناهان از امام رضا(ع) روی برگردانم و در هر حالی که بودهام، رفتهام و گفتهام که مرا درست کنید و از ائمه اطهار(ع) و امام رضا(ع) خواستهام که ارتباطمان همیشه وصل باشد.
اگر هرجای دنیا که باشم و یک لحظه برایم گرفتاری و کاری پیش بیاد، تنها چیزی که میدانم آرامم میکند این است که بلیت مشهد بگیرم و یک روزه به مشهد بروم و خودم را به حرم برسانم. حضرت رضا(ع) برای من مانند رفیقی هستند که میتوانم به ایشان تکیه کنم. گاهی اوقات من همه دلگیری خودم از زندگیام، کارم، شرایطم و همه دلخوری هایم را از آدمها و همه تلاطم هایم را در تهران جمع میکنم و فقط به مشهد میروم و دل و جان سبک میکنم و برمیگردم.
رابطه عاطفی که من با امام رضا (ع) دارم آن قدر نزدیک و صمیمی و گره خورده به هم است که برای من، حضرت یک رفیق است. گاهی انسان در زندگی اشتباهاتی انجام میدهد که میداند که احتمالاً حضرات دلخور شده باشند یا خیلی راضی نباشند. وقتی به حرم میروم، میگویم که میدانم بابت فلان کار از من دلخور هستید، ولی من آمدهام اینجا که آن را حل کنم. یعنی میخواهم، بگویم این میزان صمیمتی است که نمیگذارم حتی یک لحظه دوری اتفاق بیفتد.
*مجری تلویزیون
نظر شما